به گزارش سلامت نیوز به نقل ازاعتماد ؛ امروز كه بیش از سه سال از هشدار كارشناسان «علمی» نسبت به تغییر مسیر الگوی انتقال بیماری از تزریق مواد مخدر به روابط جنسی پرخطر و محافظت نشده میگذرد. سیاستگذاران كشور باز هم از سنبه پر زور باورهای فرهنگی برای غلبه بر ایدز سخن میرانند. در حالی كه كمبود اعتبارات طی سالهای گذشته، هیچگاه اجازه نداد كه اوراق آموزشی درباره پیشگیری از ایدز، به تعداد جمعیت سالم و در معرض خطر كشور منتشر شود. دكتر فرداد درودی، هماهنگكننده كشوری برنامه مشترك سازمان ملل در زمینه ایدز در ایران (UNAIDS)، در گفتوگو با «اعتماد» ابراز خرسندی میكند كه كارشناسان ایرانی این هوشیاری را داشتند كه بتوانند تغییر مسیر الگوی انتقال را پیش بینی و رصد كنند. جای خرسندی دارد اما حكایت امروز تغییر الگوی انتقال و استیصال برای چگونگی نجات هزاران جوان و نوجوان ایرانی بیخبر از «بایدهای پزشكی و علمی»آن است كه قدمی جلوتر در اثنای كمبودهای اعتباری و محدودیتهای آموزشی و فرهنگی و اطلاعرسانی، آنها را هم با واقعیت «ایدز» مواجه خواهد كرد.
با توجه به شیوع مصرف انواع جدید مواد مخدر و محرك در سراسر دنیا، شما به عنوان نماینده UNAIDS در ایران، چه خطری را در آمارهای اعلام شده مربوط به ایدز از سوی كشورهای منطقه مشاهده كردهاید؟
شیوع مصرف محركها اتفاق تازهیی برای منطقه است و ایران همنخستین كشوری بود كه زنگ خطر شیوع مصرف این مواد را به صدا درآورد. نتایج بررسیهای وزارت بهداشت نشان از شیوع مصرف محركها نسبت به مخدرهای سنتی داشت زیرا این مواد، علاوه بر اثرات محرك، تاثیرات مخربتری از نظر رفتاری ایجاد میكند و مصرفكنندگان را كه اغلب هم جوانان هستند در معرض خطر بیشتری قرار میدهد زیرا علاوه بر تخریب بافت، با تاثیر بر رفتارها، افراد را به طور غیرمستقیم در معرض ابتلا به بیماریهای مقاربتی یا ایدز قرار میدهد.
در حال حاضر وضعیت كدام كشور منطقه از نظر مصرف محركها نگرانكننده است؟
من در حال حاضر آمار دقیقی درباره شیوع مصرف محركها در كشورهای منطقه ندارم اما بنا بر اعلام گزارشها، كشورهای منطقه مترصد شدهاند كه همپای برنامههای كنترل مصرف مواد مخدر، برنامههایی هم برای مقابله با مصرف محركها داشته باشند. این گزارشها به ما هم هشدار میدهد كه برنامههای كاهش آسیب اعتیاد در ایران هم نباید به مواد مخدر سنتی محدود باشد بلكه باید مواد محرك جدید را هم در بر بگیرد زیرا شیوع مصرف مواد محرك، متاسفانه یك تهدید جدید و در حال رشد است.
شما در این گزارشها، ارتباط مستقیمی بین مصرف محركها با اپیدمی ایدز مشاهده كردهاید؟
ارتباط مصرف مواد محرك و ابتلا به ایدز، مستقیم نبوده و غیرمستقیم است زیرا مصرف مواد محرك باید منجر به یك رفتار پرخطر جنسی شود در حالی كه استفاده از سوزن آلوده برای تزریق مواد مخدر، راه مستقیم برای ابتلاست زیرا ویروس به طور مستقیم وارد خون میشود.
بنا بر آخرین گزارشهای دریافتی، وضعیت آلودگی به ایدز در كشورهای منطقه چگونه است؟
در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه، دو كشور جیبوتی و سودان گرفتار اپیدمی منتشر شدهاند یعنی اپیدمی بیماری به جمعیت عمومی رسیده است.
برخلاف ایران كه اپیدمی فقط در گروههای با رفتار پرخطر شایع است.
بله و البته بیشتر كشورهای منطقه در مرحلهیی متمركز هستند كه در واقع، بیماری در گروههای با رفتار پر خطر شیوع پیدا كرده است كه ایران هم در زمره همین كشورهاست و اپیدمی را در معتادان تزریقی، بیشتر مشاهده كردهایم و بیماری در ایران هم مثل سایر كشورها در سطح متمركز یا با شیوع كم قرار دارد در حالی كه در جیبوتی و سودان، اپیدمی پخش شده است. اما این نكته بسیار مهم است كه اپیدمی یك مقوله جامد نیست و به طور دائم در حال تغییر است. هنر دست اندركاران كنترل بیماری، این است كه مسیر و جهت تغییر و دینامیك اپیدمی را پیشبینی كنند. این پیشبینی بسیار مهمتر از آن است كه بدانیم یا اعلام كنیم كه امروز، 2 هزار یا 200 هزار بیمار مبتلا به ایدز در كشور داریم. من معتقدم كه در ایران این پیشبینی اتفاق افتاد و زمانی كه مسوولان وقت وزارت بهداشت و نهادهای سلامت كشور متوجه شدند كه ابتلا از طریق انتقال جنسی در حال افزایش است، وزیر بهداشت هم بارها اشاره كرد كه كنترل بیماری و انتقال آن در زمره سیاستهای كشوری است و گرچه الگوی انتقال هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد اما در حال رشد بوده پس باید از هماكنون برنامهریزی كنیم كه در آینده دچار مشكل نشویم.
دو همسایه شرقی ایران، افغانستان و پاكستان هم مشغول تولید مواد مخدر بوده و هم با وجود داشتن تعداد چشمگیر معتادان، فاقد برنامه مدون برای كنترل یا پیشگیری از ایدز در نظام بهداشت و درمان خود هستند. شما بابت وضعیت این دو همسایه شرقی نگران نیستید؟
افغانستان و پاكستان در منطقه EMRO واقع شدهاند و UNAIDS دفتر بسیار فعالی در پاكستان دارد كه افغانستان را هم پوشش میدهد. به هر حال، اعتیاد تزریقی، احتمال ابتلا به ایدز را تا حد چشمگیری افزایش میدهد اما برای كنترل این آسیب باید برنامهریزی شود. دفتر UNAIDS پاكستان و افغانستان هم برنامههای خود را از چند سال قبل آغاز كرده و حتی از كشور افغانستان به ایران میآیند تا برنامههای پیشگیرانه و كاهش آسیب را فرا بگیرند و اطلاع دارم كه مركز تحقیقات ایدز هم تاكنون، میزبان چند گروه از كشور افغانستان بوده علاوه بر آنكه گروهی از كارشناسان هم به افغانستان اعزام شدند تا آموزشهای لازم را ارائه دهند. به نظر میرسد كه این همكاری منطقهیی برای كنترل بیماری بسیار لازم و موثر است زیرا ایدز هیچ مرزی نمیشناسد و مهم، این است كه ما بتوانیم برنامه و پاسخ مناسب در اختیار داشته باشیم تا به مصونیت برسیم.
آیا میتوانید از وضعیت استانهای آلوده كشور گزارشی بدهید؟
چه شاخصی نشاندهنده وضعیت یك استان از نظر آلودگی بیشتر است؟
تعداد بالای مصرفكنندگان تزریقی. به شرط آنكه برای آنها برنامه كاهش آسیب اجرا نشده باشد.
در واقع آمار مبتلایان یا معتادان این اطلاعات را به ما میدهد. وقتی آمار یك استان را با آمار سایر استانها مقایسه میكنیم باید فكر كنیم كه آیا آمار قلیل یك استان ممكن است ناشی از نقص سیستمهای نظارت و ارزشیابی بوده یا متوجه جمعآوری اطلاعات ناقص یا فقدان دسترسی به جمعیت هدف باشد. آمار باید در برنامهریزی استفاده شود. اگر پیشبینی ما نشان از وجود 93 هزار بیمار مبتلا به HIV ایدز در كشور دارد، باید بر اساس این آمار، بودجهبندی كرده و برنامه بدهیم و اولویت قائل شویم. در استانها هم به همین گونه است. آنچه ما را در معرض ایدز قرار میدهد، نادانستههای ما است. رفتارهای افراد آنها را در معرض خطر ایدز قرار میدهد نه آنكه در كدام استان زندگی كنند. رفتار پر خطر باعث ابتلا به ایدز میشود.
اما در دهه 80، استان كرمانشاه با اقدام خوبی كه در راستای افتتاح نخستین كلینیك مثلثی انجام داد، جرقه نخستین اقدامات پیشگیرانه را زد. اگرچه كه همین اقدام منجر به آن شد كه آمار مبتلایان استان از سایر استانهای كشور بسیار بالاتر بود زیرا تقریبا اغلب موارد شناسایی شده بودند اما تشكیل و وجود كلینیكهای مثلثی در زندان یا شهر منجر به ایجاد این فرهنگ شد كه مردم برای آزمایش مراجعه كنند و نگرانی از انگ نداشته باشند. اگر امروز استانی در كشور وجود دارد كه به دلیل انجام ندادن اقدامات فرهنگی یا پیشگیرانه یا كاهش آسیب، آمار اندكی از مبتلایان دارد در كدام منطقه جغرافیایی كشور است؟
آمار دقیقی از گزارشهای استانی ندارم. كرمانشاه، به گفته شما پیشگام بود و هنوز هم یكی از استانهای فعال در پاسخ به ایدز است. تعداد مراكزی كه طی سالهای اخیر در این استان اضافه شده واقعا چشمگیر است و نشان از تعهد استانی دارد. من بارها به این استان سفر كردم و این تعهد را در بخشهای مختلف مدیریت استانی، شامل استاندار و حتی جامعه روحانیون شاهد بودم كه چطور تمام مسوولان، دست به دست هم، پاسخ مناسبی به این بیماری دادهاند. داشتن برنامه ملی و كشوری برای پاسخ به ایدز بسیار مهم است و ما این برنامه كشوری را داریم و تمام استانها هم بنا بر نیازشان در حال اجرای آن هستند. ما خون سالم را باید در تهران و هم در كرمانشاه داشته باشیم. برنامه كاهش آسیب هم باید در تهران و هم در كرمانشاه اجرا شود. اگر دیدمان را وسعت داده و با شمول بیشتری به مساله ایدز نگاه كنیم، با توجه به حركات جمعیت داخل كشور متوجه میشویم كه بیش از همه، برنامه كشوری مورد نیاز است كه ما هم این برنامه را داریم. اما باید كیفیت این برنامه حفظ شده و درجه شمول آن افزایش یابد. من نمیگویم كه همهچیز عالی است. حتی مسوولان هم چنین ادعایی ندارند. اما یكی از مهمترین اولویتها، انتقال مادر به كودك است و اگر با همان توان و هماهنگی كه برنامه كاهش آسیب اعتیاد را اجرا كردیم، این اولویت را هم اجرا كنیم مطمئنم كه در این زمینه موفق میشویم.
من چند بار در نشستهای متولیان كنترل ایدز این سوال را پرسیدم اما پاسخ كاملی نگرفتم. درباره تفكیك روش ابتلا برای بعضی گروهها یا آماری موجود نیست یا آمارها پنهان میماند. از جمله درباره ابتلای كودكان به ایدز. در حال حاضر حدود 140 كودك مبتلا به ایدز هستند و این كودكان یا بر اثر انتقال از مادر، یا تزریق مواد مخدر یا بر اثر تجاوز جنسی مبتلا شدهاند اما آماری از روشهای ابتلا در این كودكان ارائه نشده است.
وزارت بهداشت هر سه ماه یكبار آمار ابتلا را بر اساس گروههای سنی منتشر میكند. اما از نظر اپیدمیولوژی و دانش ایدز، روشهای معمول ثبت اطلاعات به این سوال شما پاسخ نمیدهد و دستیابی به چنین آماری نیازمند انجام یك پژوهش است. پژوهشهایی كه قابل انجام اما بسیار گران است و ما هم بسیار مایل هستیم كه چنین پژوهشهایی انجام شود. البته وزارت بهداشت، پژوهشهای روش انتقال را با همكاری مركز تحقیقات ایدز كرمان آغاز كرده تا با اطلاعات به دست آمده، بتواند اقدامات بیشتری برای پیشگیری انجام دهد. ما هم امیدواریم كه نتایج این بررسیها بتواند در استراتژی آینده وزارت بهداشت موثر باشد. نتایج اولیه پژوهشهای روش انتقال با مرور گزارشهای سه ماهه به ما نشان داد كه ابتلا از طریق روابط جنسی در حال افزایش است و این نتیجه بسیار مهم بود زیرا خانمها در مركز توجه قرار گرفتند و متوجه شدیم كه اغلب خانمها بیماری را از همسران خود گرفتهاند.
این نتیجه را باید به معنای آن بدانیم كه زنان متاهل موضوع پژوهش و زنان مجرد مورد تحقیق قرار نگرفتند؟
تفكیكی بین زنان مجرد یا متاهل قائل نشدند. افرادی كه به مراكز مشاوره مراجعه كرده بودند موضوع تحقیق بودند كه نتایج این پژوهش نشان داد حدود 90 درصد زنان متاهل كه هیچ رفتار غیرشرعی هم نداشتند، از طریق رابطه جنسی با همسرانشان آلوده شده بودند. همسرانی كه سابقه اعتیاد داشتند و آنها هم آزمایش شدند و نتیجه آزمایشها مثبت بود و این اتفاق بسیار هشداردهنده است.
اما به نظر میرسد خطر، این باشد كه زنان متاهل، بیشتر در كانون توجه و مراقبت و انجام آزمایش قرار دارند در حالی كه رییس مركز تحقیقات ایدز اعلام میكند كه تمام بیماران مبتلا به ایدز مراجع به مطب ایشان، زنان و مردان مجرد یا ازدواج نكرده هستند. در واقع خطر این است كه فرض عرف جامعه بر این استوار شده كه زن یا مرد مجرد و ازدواج نكرده، رابطه جنسی ندارد یا نباید داشته باشد پس بنا بر فرض جامعه، تعداد افراد آلوده در این گروه هم باید كمتر باشد، پس در اولویت آزمایشها و تحقیقات و هشدارها هم قرار نمیگیرد. در حال حاضر چند درصد از 25 هزار بیمار شناسایی شده، متاهل یا مجرد هستند؟
این سوال را از اداره ایدز وزارت بهداشت بپرسید. اما نتایج مطبهای خصوصی هم نمیتواند به كل جامعه تعمیم داده شود در عین حال كه مطمئن نیستم فرهنگ جامعه هم این باشد كه شما میگویید. این یك واقعیت است كه رفتار پرخطر جنسی و تزریق مواد مخدر، افراد را در معرض خطر ایدز قرار میدهد. استراتژی ما باید كاهش رفتار پر خطر در دو سطح عمده باشد.
بدون تمایز در گروه سنی و وضعیت تاهل؟
بله و اگر پذیرفتیم كه رفتار پر خطر باید كاهش یابد، من به عنوان مسوول و شما به عنوان رسانه وظیفهیی داریم و علاوه بر آنكه مسوولیت و تعهد فردی هم داریم و باید خود و خانوادهمان را در مقابل ابتلا به ایدز حفظ كنیم اما در پیشگاه ملت، در پیشگاه خدا و در پیشگاه تاریخ هم مسوول هستیم. حتی یك بیمار مبتلا به ایدز هم مسوول است تا داروهای خود را به موقع مصرف كند. امروز ما دوستان فراوانی داریم كه مبتلا به ایدز بوده اما ازدواج كرده، تشكیل خانواده داده و فرزند سالم دارند و عضو بسیار فعال جامعه هم هستند. باید نگرش قربانی بودن بیماران ایدز حذف شود و در مقابل، جایگاه آحاد جامعه چنان تقویت شود كه هر فردی، سهم خودش را در پیشگیری از ایدز ایفا كند.
نظر شما